حکومت در قبال رسانهها نگاه استخباراتی دارد
پرسو شنید وکیل احمدی با مجیب خلوتگر

در یک بررسی کلی، وضیعت کار رسانهیی را در دورۀ حکومت کرزی و غنی چهگونه ارزیابی میکنید؟
رسانههای افغانستان را باید از دو لایحه مورد ارزیابی قرار داد. نخست بیرونداد رسانه، یعنی اینکه از روزنۀ رسانه چه در حال بازتاب یافتن است یا اینکه فرآوردۀ رسانهیی در یک کشوری مانند افغانستان چهاست.
بعد از سقوط حکومت تاریک طالبان، با گذشت هر روز رسانهها در حال پیشرفت هستند. به گونۀ نمونه خبرنگاری که در آن ایام هیچ تجربه در زمینۀ رسانه نداشت؛ در حال حاضر هفدهسال پشتکار رسانهیی دارد؛ با دانشتر از گذشته وارد کار رسانهیی شده و در حال درخشیدن است. سطح آگاهی مخاطبان رسانهها نسبت به گذشته بیشتر شده یعنی دیدی که از یک برنامۀ رسانهیی دارند متفاوتتر از سالهاییست که در آن ایام شهروندان کشور از دیدن برنامههای تلویزیونی خودداری میکردند و آن را گناه بزرگ میپنداشتند. در حال حاضر وضیعت تغییر کرده؛ اطلاعات در زمینههای مختلف بیشتر شده و افغانستان در حال گذار از مرحلۀ سنتی به صنعتیست. افرادی که در این عصر زندهگی میکنند، خواستار جامعۀ اطلاعاتی استند.
دید دومی ما متمرکز است به وضیعت کار رسانهیی، بر عکس آنچه که مربوط به بیرونداد رسانه میشود، ما هر روز شاهد بدتر شدن وضیعت کار در رسانه هستیم. در سال ۱۳۸۵ خورشیدی شمار کشته شدهگان خبرنگاران به دو تن میرسید؛ اما در ۱۳۹۲ به ۲۱ تن رسید؛ در سال ۱۳۸۱خشونت در برابر خبرنگاران بیشتر از ده مورد نبود؛ اما در ۱۳۸۶ افزونتر از ۱۵۴ مورد خشونت در برابر آنان صورت گرفت؛ اینها همه نشان دهندۀ بدتر شدن وضعیت کار رسانهیی در افغانستان است. دلایل موثق هم در این زمینه وجود دارد مانند: نبود امنیت، نوعیت دید حکومت به رسانهها،تحولی که در این دید آمده و نگاه رهبران حکومت نسبت به رسانههاست.
در زمان حکومت حامد کرزی، ما شاهد سانسور کمتر بودیم؛ دسترسی به اطلاعات بهتر داشتیم؛ دید رهبران نسبت به رسانهها بهتر بود؛ با تاسف رهبران حکومت وحدت ملی دید مثبت نسبت به رسانهها ندارند، به خبرنگاران اهانت کرده و صدایشان را خاموش میکنند. در کل میتوان گفت: دید حکومت نسبت بهرسانهها، یک دید مدیریت استخباراتیست. بهگونۀ نمونه مداخلات شورای امنیت در رسانهها، عدم حضور غنی در رسانهها، کنفرانس مطبوعاتی ندارند و سخنگویانشان هم کمتر در رسانهها حضور پیدا میکنند. اینجاست که دسترسی به اطلاعات بسیار محدود شده و چالشهای رسانهیی افزایش یافتهاست.
چرا پس از هفدهسال کار، رسانههای چاپی نتوانستند به استقلال مالی دست یابند؟
برای روشن شدن بیشتر این موضوع دو دلیل وجود دارد. نخست مارکیت افغانستان توانایی تغذیه به این تعداد رسانه را ندارد، دوم اینکه توقع در رسانهها در حال افزایش بوده و مکانی شده برای پول درآوردن صاحبانش. در حال حاضر با توجه به توقع بالای که موجود است، زمینهیی برای به استقلال رسیدن مالی رسانههای چاپی مساعد نیست. سوم اینکه کار در راستای خودبسندهگی رسانهها صورت نگرفته و نهادهای اطلاعاتی پروژهیی عمل میکنند. اگر رسانههایی که در هند و آسترالیا فعالیت دارند و به مرحله خودکفایی رسیدهاند، عوامل عمدۀ آنان این بوده که دهها سال طول کشیده تا به رفاه اقتصادی نایل گردند. در افغانستان تا زمانی که رسانهها به مرحلۀ خودکفای نرسیده باشند، حکومت ملزم به همکاری آنان است. اما با تاسف در افغانستان معمولن ایدۀ کمک به رسانهها وجود نداشته و اینجاست که تا هنوز رسانههای ما به استقلال مالی نرسیدهاند.
چرا در افغانستان از رسانههای ملیگرا خبری نیست؟
در افغانستان ایدهیی بهنام ملیگرایی وجود نداشته و با توجه به گفتمان مسلط، یعنی گرایش به یک تبار و قوم خاص بوده است.
تعریف من از ملیگرایی فراموشی یک قوم، ارجیحت دادن و برجستهکردن قوم دیگر بودهاست. با توجه به ذکر این موضوع، ما طرفدار ملیگرایی در افغانستان نیستیم؛ پرداختن رسانهها به این پدیده امر درستی نیست. تعدادی از رسانهها با تاسف به این ایده میپردازند. با توجه به فرایند ملت شدن در این جغرافیا به یک مدت زمان نیاز داریم تا تعریف خود از یک حلقۀ کوچکتر را داشته باشیم و به هویت بزرگتر نایل آییم. چرا که هیچ شهروند افغانستانی دارای یک هویت مشخص نیست. اگر ما به جامعهشناسی سیاسی مراجعه کنیم، برای ما ثابت میکند که شکلگیری یک ملت از فرایند قومیت بر مبنای جغرافیا آغاز شده و میرسد به یک کشور. به این منظور شاید ما روزی شاهد رسانۀ ملیگرا در افغانستان باشیم. تعدادی از رسانههایی که گرایش قومی دارند، برای آنها مشکل است که به منافع ملی بپردازند، رسانهیی که امروز به منافع ملی توجه داشته باشد کم است.
آیا حکومت در قبال مصوونیت خبرنگاران مسوولانه عمل میکند؟
این را میتوان به صراحت گفت که حکومت وحدتملی در قبال مصوونیت خبرنگاران مسوولانه عمل نمیکند. حتا شواهدی که در دسترس ماست، ثابت میکند که حکومت سبب عدم مصوونیت خبرنگاران شدهاست. در پشت قضایا حکومت افغانستان است نه تنها مسوولان عمل نمیکنند بلکه خودشان در راستای رسانهها خلاف قانون عمل میکنند. به ویژه در زمینۀ امنیت رسانهها کوچکترین کاری را انجام نمیدهند.
آنچنان که دیده میشود، میزان خشونت در برابر خبرنگاران در حال افزایش است؛ این معضل چه تاثیری روی پوشش خبری انتخابات در افغانستان از خود برجای خواهد گذاشت؟
چنانچه دیده میشود، رسانهها هیچ حادثهیی انتخاباتی را پوشش نمیدهند؛ به دلیل اینکه جان یک خبرنگار مهمتر از بازتاب هرگونه خبراست. این امر درستی نیست که خبرنگار زندهگیاش را بخاطر بازتاب یک خبر از دست بدهد؛ به هر اندازهیی که ما شاهد بدتر شدن امنیت خبرنگاران باشیم به همان میزان شاهد بازتاب کمتر موارد عمومی مانند انتخابات هستیم. باور من این است، از زمانیکه وضیعت امنیتی خبرنگاران بدتر شده، بیشتر به موارد داغ پرداخته میشود. در کل به هر اندازهیی که ما نگران اوضاع بدتر خبرنگاران باشیم به همان میزان پوشش خبریشان نیز بیکیفیت شده و از اهمیت خبری میکاهد.
با توجه به نفوذ وحضور گستردۀ طالبان در اکثر ولایتهای کشور آیا خبرنگاران میتوانند آنچه را که میبینند دست به بازتاب آن بزنند؟
با تاسف در رسانههای فعلی خودسانسوری به یک زخم ناسور تبدیل شده. این امر میتواند حق بزرگ مردم افغانستان را که همان حق دسترسی به اطلاعات است بگیرد. این حق توسط خود خبرنگاران نقض میشود و این یک مشکل بزرگ بوده و راهکار بیرون شد از این معضل ظاهرن وجود ندارد. اگر دولت افغانستان اطمینان همکاری باخبرنگاران را بدهد این امر میتواند نسج یک خودباوری را در میان خبرنگاران به وجود آورده و سبب خواهد شد تا خودسانسوری آهستهآهسته از میان برود.